Discover and read the best of Twitter Threads about #آرش_صادقی
Most recents (9)
کنجکاو شدم باقی بولتن‌های بعد قتل #مهسا_امینی رو هم بررسی کنم.
نکاتی از بولتن ۳۸ به تاریخ ۲۶ آبان:
- اعتصاب ۶۰٪ در بازارهای ۲۲ استان
- اعتصاب بالای ۹۰٪ در بازارهای کردستان و شیراز
- تعطیلی ۵۰-۱۰۰٪ بازار برخی استان‌ها مثل زنجان که فیلم قدیمی رو به عنوان زنده پخش کردند
۱/
نکاتی از بولتن ۳۸ به تاریخ ۲۶ آبان:
- اعتصاب ۶۰٪ در بازارهای ۲۲ استان
- اعتصاب بالای ۹۰٪ در بازارهای کردستان و شیراز
- تعطیلی ۵۰-۱۰۰٪ بازار برخی استان‌ها مثل زنجان که فیلم قدیمی رو به عنوان زنده پخش کردند
۱/
- قول کیروش برای سرکوب بازیکنان
- چشمی، رضاییان و بیرانوند در بازی مقابل نیکاراگوئه سرود نخوندن و کیروش باهاشون برخورد کرده و حاضر به حذف از تیم بوده
- دسترسی ج.ا به دوربین‌های دیگر مثل ثابت پشت دروازه جهت عوض کردن نمای تماشگران
- همکاری قطر و دسترسی دوربین نظارتی
۲/
#مهسا_امینی
- چشمی، رضاییان و بیرانوند در بازی مقابل نیکاراگوئه سرود نخوندن و کیروش باهاشون برخورد کرده و حاضر به حذف از تیم بوده
- دسترسی ج.ا به دوربین‌های دیگر مثل ثابت پشت دروازه جهت عوض کردن نمای تماشگران
- همکاری قطر و دسترسی دوربین نظارتی
۲/
#مهسا_امینی
ادعا خرید بلیت مسابقات تیم منتسب به ایران:
- ۱۵ هزار بلیت توسط اسراییلی‌ها
- ۶ هزار بلیت گروهک نفاق از مبدا پاریس
این احمق‌ها یکم آمار سازی هم بلد نیستن :)) کل بلیت‌ها طبق گفته خودشون ۲۲ هزارتا بوده 😅
۳/
#مهسا_امینی
#آرش_صادقی
- ۱۵ هزار بلیت توسط اسراییلی‌ها
- ۶ هزار بلیت گروهک نفاق از مبدا پاریس
این احمق‌ها یکم آمار سازی هم بلد نیستن :)) کل بلیت‌ها طبق گفته خودشون ۲۲ هزارتا بوده 😅
۳/
#مهسا_امینی
#آرش_صادقی
#رشته_توییت
/1 چند سال پیش یه شب خونه‌ی یه دوستی دعوت بودم. میزبان دوست و فامیلش رو با هم دعوت کرده بود و من اکثرِ جمع رو نمی‌شناختم.
همون اول در حدِ اسم با فامیل‌هاش آشنا شدم و همون لحظه هم اسم‌شون یادم رفت. اسمِ همه به جز دو نفر: «آقا مِیتی» و پسرش.
#مهسا_امینی
/1 چند سال پیش یه شب خونه‌ی یه دوستی دعوت بودم. میزبان دوست و فامیلش رو با هم دعوت کرده بود و من اکثرِ جمع رو نمی‌شناختم.
همون اول در حدِ اسم با فامیل‌هاش آشنا شدم و همون لحظه هم اسم‌شون یادم رفت. اسمِ همه به جز دو نفر: «آقا مِیتی» و پسرش.
#مهسا_امینی
/2 آقا مِیتی کَتِش باز بود. کَت‌ـ‌باز راه می‌رفت، می‌نشست، حرف می‌زد و احتمالاً می‌خوابید. فکر کنم لولای شانه‌هاش خراب بود.
زیرِ بازوهاش جا داشت واسه صدتا هندونه؛ هندونه‌هایی که خودش می‌ذاشت زیرِ بغلِ خودش.
#آرش_صادقی
زیرِ بازوهاش جا داشت واسه صدتا هندونه؛ هندونه‌هایی که خودش می‌ذاشت زیرِ بغلِ خودش.
#آرش_صادقی
/3 جمله‌هاش همه اول شخص مفرد بود: «من یه ماشین خریدم...من یه موتور داشتم... من می‌گم فلان...». حتی جمله‌هایی که بی ربط رو هم با من شروع می‌کرد: «من، بابام اینا یه ویلا خریدن شمال...».
خیلی سر و صدا می‌کرد و برای ساکت‌کردنش میزبان پیشنهاد داد با یکی شطرنج بازی کنه.
#مجید_توکلی
خیلی سر و صدا می‌کرد و برای ساکت‌کردنش میزبان پیشنهاد داد با یکی شطرنج بازی کنه.
#مجید_توکلی
۱
ماجرای نارنجک بستن و زیر تانک رفتن حسین فهمیده افسانه‌ای بود که حمید هوشنگی ساخت و به‌خورد ملت داد. خمینی آن جمله‌ی معروف «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است ....» را در وصف رشادت او گفت و حسین فهمیده تبدیل به بیی از معروف‌ترین قهرمانان جنگ شد.
#مهسا_امینی
ماجرای نارنجک بستن و زیر تانک رفتن حسین فهمیده افسانه‌ای بود که حمید هوشنگی ساخت و به‌خورد ملت داد. خمینی آن جمله‌ی معروف «رهبر ما آن طفل سیزده ساله است ....» را در وصف رشادت او گفت و حسین فهمیده تبدیل به بیی از معروف‌ترین قهرمانان جنگ شد.
#مهسا_امینی
۲
هوشنگی می‌گوید، با دیدن پیکر فهمیده‌ی نوجوان در کنار سایر شهدا، این داستان به ذهنش خطور کرده و با این استدلال که جنگ به‌یک قهرمان اسطوره‌ای نیاز دارد با ساختن این روایت از یک نوجوان شجاع، یک قهرمان بی‌بدیل ساخت. او بعدها به ساختگی بودن این ماجرا اعتراف کرد،
#آرش_صادقی
هوشنگی می‌گوید، با دیدن پیکر فهمیده‌ی نوجوان در کنار سایر شهدا، این داستان به ذهنش خطور کرده و با این استدلال که جنگ به‌یک قهرمان اسطوره‌ای نیاز دارد با ساختن این روایت از یک نوجوان شجاع، یک قهرمان بی‌بدیل ساخت. او بعدها به ساختگی بودن این ماجرا اعتراف کرد،
#آرش_صادقی
۳
اما خواست تا زمان مرگش این داستان رسانه‌ای نشود. حالا از پرده‌برداری از واقعیت سال‌ها گذشته ولی هنوز بخش بزرگی از مردم از آن بی‌خبرند و می‌پندارند که ماجرای نارنجک و تانک و انتحار واقعیت دارد. اما سوال‌هایی که مطرح است این‌هاست.
آیا حسین فهمیده شهید نشده؟ قطعاً شهید شده.
#جادی
اما خواست تا زمان مرگش این داستان رسانه‌ای نشود. حالا از پرده‌برداری از واقعیت سال‌ها گذشته ولی هنوز بخش بزرگی از مردم از آن بی‌خبرند و می‌پندارند که ماجرای نارنجک و تانک و انتحار واقعیت دارد. اما سوال‌هایی که مطرح است این‌هاست.
آیا حسین فهمیده شهید نشده؟ قطعاً شهید شده.
#جادی
خلاصه‌ی جلسه محرمانه ۲.۵ ساعتی معاون بسیج:
- برنامه سپاه برای هفته بسیج و پروپاگاندای حداکثری
- روایت امنیتی‌های نظام از اعتراضات سراسری، فراخوان‌ها، تجمعات دانشجویی
- گزارش آماری درباره تعطیلی بازارها، میزان اعتصابات سراسری و صنفی استان‌های مختلف
۱/
#مهسا_امینی
#بلک_ریوارد
- برنامه سپاه برای هفته بسیج و پروپاگاندای حداکثری
- روایت امنیتی‌های نظام از اعتراضات سراسری، فراخوان‌ها، تجمعات دانشجویی
- گزارش آماری درباره تعطیلی بازارها، میزان اعتصابات سراسری و صنفی استان‌های مختلف
۱/
#مهسا_امینی
#بلک_ریوارد
- آمار روزانه عمامه پرانی‌ها و میزان حمله به مراکز مذهبی و پرتاب کوکتل‌مولوتوف (در ۲۲ و ۲۳ آبان)
- گزارش کوتاه درباره واکنش‌های سلبریتی‌ها، ورزشکاران، سینماگران
- حواشی جلسه شورای امنیت با رسانه‌ها وابسته به اصلاح‌طلبان
۲/
#مهسا_امینی
#آرش_صادقی
- گزارش کوتاه درباره واکنش‌های سلبریتی‌ها، ورزشکاران، سینماگران
- حواشی جلسه شورای امنیت با رسانه‌ها وابسته به اصلاح‌طلبان
۲/
#مهسا_امینی
#آرش_صادقی
- توضیحات درباره وخامت حال #حسین_رونقی در زندان، اعتصاب غذا، شکستگی پا، مشکل قلبی او
- برنامه سپاه درخصوص اعلام آمریکایی، صیهونیستی و سعودی خواندن اعتراضات برای پایان آن
- اشاره به فایل افشاء شده گفت‌وگوی رعنا رحیم‌پور و حواشی آن
۳/
#مهسا_امینی
#وریا_غفوری
- برنامه سپاه درخصوص اعلام آمریکایی، صیهونیستی و سعودی خواندن اعتراضات برای پایان آن
- اشاره به فایل افشاء شده گفت‌وگوی رعنا رحیم‌پور و حواشی آن
۳/
#مهسا_امینی
#وریا_غفوری
سالنمای #آرش_صادقی:
۱۳۶۵:تولد
۱۳؟:اخراج از داتشگاه
۱۳۸۸: بازداشت، شکنجه، انفرادی
۱۳۸۹:از دست دادن مادر در پی یورش ماموران سرکوبگر
۱۳۹۳: تحمل ۶ماه سلول انفرادی
۱۳۹۴: پانزده سال محکومیت توسط قاضی صلواتی
۱۳۹۵: بازداشت همسرش #گلرخ_ایرایی
اعتصاب غذا در اعتراض انتقال به بیمارستان
۱۳۶۵:تولد
۱۳؟:اخراج از داتشگاه
۱۳۸۸: بازداشت، شکنجه، انفرادی
۱۳۸۹:از دست دادن مادر در پی یورش ماموران سرکوبگر
۱۳۹۳: تحمل ۶ماه سلول انفرادی
۱۳۹۴: پانزده سال محکومیت توسط قاضی صلواتی
۱۳۹۵: بازداشت همسرش #گلرخ_ایرایی
اعتصاب غذا در اعتراض انتقال به بیمارستان
۱۳۹۵ دی ماه: ترند شدن #saveArash و بیش از ۶۸۰ هزاربار توییت شدن
۷۰ روز اعتصاب غذا بدون تغییر مثبت در مورد خود و همسرش
۱۳۹۶:تبعید به زندان رجایی شهر انتقال به #خانه_امن برای اعتراف اجباری توسط #علی_رضوانی بازجو خبرنگار
۱۳۹۷: کاهش وزن به ۴۳ کیلوگرم و اوضاع وخیم جسمانی
۷۰ روز اعتصاب غذا بدون تغییر مثبت در مورد خود و همسرش
۱۳۹۶:تبعید به زندان رجایی شهر انتقال به #خانه_امن برای اعتراف اجباری توسط #علی_رضوانی بازجو خبرنگار
۱۳۹۷: کاهش وزن به ۴۳ کیلوگرم و اوضاع وخیم جسمانی
۱۳۹۸:نوشتن گزارش از داخل زندان در مورد وضع وخیم دستگیرشدگان آبان ۹۸
ابتلا به بیماری کندروسارکوم (سرطان بدخیم استخوان)
۱۴۰۰: آزادی و البته ادامه اعتراضات با وجود فشارهای بی‌شمار
۱۴۰۱: بازداشت و اوضاع به شدت وخیم جسمانی.....
#مهسا_امینی
ابتلا به بیماری کندروسارکوم (سرطان بدخیم استخوان)
۱۴۰۰: آزادی و البته ادامه اعتراضات با وجود فشارهای بی‌شمار
۱۴۰۱: بازداشت و اوضاع به شدت وخیم جسمانی.....
#مهسا_امینی
▪️پدر #آرش_صادقی با ساخت ویدیویی درباره سلامتی او هشدار داد. آرش صدای ما بود و امروز در زندان با وجود سرطان به خدمات پزشکی دسترسی ندارد.
▪️ششمین روز آتش‌سوزی جنگلهای هیرکانی در گیلان و حکومت همچنان بی‌خیال. مردم با بیل و داس در جنگل هستند و هلی‌کوپترها برای سرکوب در کردستان
▪️ششمین روز آتش‌سوزی جنگلهای هیرکانی در گیلان و حکومت همچنان بی‌خیال. مردم با بیل و داس در جنگل هستند و هلی‌کوپترها برای سرکوب در کردستان
▪️کامیون داران برای دومین روز در اعتصاب هستند. کامیون‌داران شهرهای اصفهان، کاشان، مرند، سقز، بندعباس، قزوین، کرمانشاه، سنندج از بارگیری خودداری کردند.
▪️هه‌نگاو از سرنوشت نامعلوم دو خواهر ربوده شده توسط نیروهای حکومتی در سنندج خبر داد.
آرزو پورصمد ٢٧ ساله
آزاده پورصمد ١۶ ساله
▪️هه‌نگاو از سرنوشت نامعلوم دو خواهر ربوده شده توسط نیروهای حکومتی در سنندج خبر داد.
آرزو پورصمد ٢٧ ساله
آزاده پورصمد ١۶ ساله
▪️کانال شورای صنفی دانشجویان کشور خبر داد که سها مرتضایی دبیر اسبق شورای صنفی کل دانشگاه تهران هنگام بازداشت در روز ۳۰ آبان مورد آزار جنسی و ضرب و شتم قرار گرفته است
در اتاق ۱۲۲ بازداشتگاه ۲۰۹ اطلاعات همراه #آرش_صادقی بودم.
به همه‌ی دوستاش گفته بود که «اگه منو گرفتن، فقط یه خبر بازداشت از من بزنید و دیگه راجع به من چیزی نگید تا صدای زندانیان گمنام شنیده شه و صداشون تو اخبار من گم نشه»
ولی وضع آرش حتی از گمنام ها هم بدتر بود و حتما
۱/۴
به همه‌ی دوستاش گفته بود که «اگه منو گرفتن، فقط یه خبر بازداشت از من بزنید و دیگه راجع به من چیزی نگید تا صدای زندانیان گمنام شنیده شه و صداشون تو اخبار من گم نشه»
ولی وضع آرش حتی از گمنام ها هم بدتر بود و حتما
۱/۴
باید راجع بهش اطلاع رسانی میشد.
آرش روزانه حدود هشت تا قرص باید مصرف می‌کرد و از این تعداد، فقط سه تا قرص رو بهش می‌دادن و می‌گفتن بهداری قرص ها رو نداره... هرچی هم گفته بود خانواده میگیره میاره، شما فقط تحویل بگیرید، قبول نکرده بودن.
در اثر مصرف نکردن قرص ها، به
۲/۴
آرش روزانه حدود هشت تا قرص باید مصرف می‌کرد و از این تعداد، فقط سه تا قرص رو بهش می‌دادن و می‌گفتن بهداری قرص ها رو نداره... هرچی هم گفته بود خانواده میگیره میاره، شما فقط تحویل بگیرید، قبول نکرده بودن.
در اثر مصرف نکردن قرص ها، به
۲/۴
مشکل معده، روده، کلیه درد و درد استخوان دچار شده بود و حتی خونریزی روده هم کرده بود و توی دفعش خون وجود داشت!
با این وجود فشار های بازجویی آرش خیلی بیشتر از ما بود.
حتی با این حال هم آرش همچنان دغدغه‌ی زندانی های گمنام رو داشت.
امروز جای خالی آرش به شدت اینجا حس میشه.
۳/۴
با این وجود فشار های بازجویی آرش خیلی بیشتر از ما بود.
حتی با این حال هم آرش همچنان دغدغه‌ی زندانی های گمنام رو داشت.
امروز جای خالی آرش به شدت اینجا حس میشه.
۳/۴
#رشته_توییت
1/
یه روز حضرت سلیمان بر کرانه‌ی باختریِ رودِ اردن نشسته بود و داشت به همراه وزیر ترابری، آصف ابن برخیا، سایه می‌گرفت.
آصف داشت ریشه‌های قالی رو صاف می‌کرد.
سلیمان هم انگشترش رو درآورده بود داشت لای شیارهاش رو با خلال دندون تمیز می‌کرد.
#مهسا_امینی
👇
1/
یه روز حضرت سلیمان بر کرانه‌ی باختریِ رودِ اردن نشسته بود و داشت به همراه وزیر ترابری، آصف ابن برخیا، سایه می‌گرفت.
آصف داشت ریشه‌های قالی رو صاف می‌کرد.
سلیمان هم انگشترش رو درآورده بود داشت لای شیارهاش رو با خلال دندون تمیز می‌کرد.
#مهسا_امینی
👇
2/
یهو یه پشه‌هه اومد به سلیمان گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «چی؟»
پشه دورِ انگشتر چرخید و گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «آهان!»
بعد انگشترش رو گذاشت و گفت: «حالا شد. بگو یه بار دیگه!»
پشه گفت: «ززظز.»
سلیمان جواب داد: «به‌به! علیکِ ززظز. پارسال دوست، امسال آشنا. جانم؟»
#مجید_توکلی
👇
یهو یه پشه‌هه اومد به سلیمان گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «چی؟»
پشه دورِ انگشتر چرخید و گفت: «ز!»
سلیمان گفت: «آهان!»
بعد انگشترش رو گذاشت و گفت: «حالا شد. بگو یه بار دیگه!»
پشه گفت: «ززظز.»
سلیمان جواب داد: «به‌به! علیکِ ززظز. پارسال دوست، امسال آشنا. جانم؟»
#مجید_توکلی
👇
3/
پشه گفت: «ززظضز ذظزز ظز زظ‌ذ.»
سلیمان گفت: «چی شده مگه؟»
آصف گفت: «چی می‌گه؟ چی می‌گه؟»
سلیمان گفت: «صبر کن می‌گم الآن.» بعد برای پشه تکرار کرد: «چیزی شده؟»
پشه گفت: «زض ززز زضذز.»
بعد سلیمان رو کرد به پایین‌دستِ رود، لب‌هاش رو غنچه کرد و گفت: «هوووو!».
#حسین_رونقی
👇
پشه گفت: «ززظضز ذظزز ظز زظ‌ذ.»
سلیمان گفت: «چی شده مگه؟»
آصف گفت: «چی می‌گه؟ چی می‌گه؟»
سلیمان گفت: «صبر کن می‌گم الآن.» بعد برای پشه تکرار کرد: «چیزی شده؟»
پشه گفت: «زض ززز زضذز.»
بعد سلیمان رو کرد به پایین‌دستِ رود، لب‌هاش رو غنچه کرد و گفت: «هوووو!».
#حسین_رونقی
👇
